انقلاب اسلامی ایران به عنوان واقعهای بزرگ، تحولات عظیم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به همراه داشت. حمله و تجاوز عراق به ایران یکی از این رخدادها و تحولات بود که تاثیر شگرف آن را به وضوح میتوان در ادبیات پس از انقلاب، بویژه شعر شاعران مشاهده کرد، تا آنجا که شعر پس از انقلاب و 8 سال دفاع مقدس با سرودههای پیش از انقلاب کاملا متفاوت است.
اکنون نزدیک به 2 دهه از پایان و 3 دهه از آغاز جنگ میگذرد، اما نهال شعر دفاع مقدس آیا امروز درختی نحیف و ظریف یا تنومند، پربار و پر شاخ و برگ است؟ و شاخ و برگ این درخت به کدام جهت چرخیده و از کجا نور میگیرند؟ دغدغه شاعران دیروز چه بود و شاعران جوان امروز چه سودایی در سر دارند و از چه میگویند و برای چه میسرایند و چه نقشی در بارور شدن درخت ادبیات مقاومت و پایداری داشتهاند؟
اینها سوالاتی بود که برای دریافت پاسخ آن سراغ شاعران جوان شناخته شده کشورمان رفتیم که سهمی پررنگ از این ادبیات پایداری را از آن خود کردهاند و با آنها پیرامون شعر جوان و ارتباطش با ادبیات پایداری سخن گفتیم.
انسیه موسویان با بیان این که شعر جنگ و دفاع مقدس بخش مهمی از ادبیات دفاع مقدس ما را شکل میدهد و لذا در بررسی و نقد ادبیات معاصر نباید از این بخش غافل شویم، درباره نقش شاعران جوان در این زمینه میگوید: در کنار شاعران پیشکسوت و تاثیرگذاری که در این بخش داشتیم و آثار فاخری هم آفریدند شاعران جوان امروز هم نسبت به این مقوله بیتفاوت نبوده و نیستند، چراکه این نسل با وجودی که در دوران جنگ حضور فیزیکی نداشتند و جنگ را از نزدیک درک نکردند، اما از طریق تلویزیون، سینما، فیلمهای مستند، کتابهای خاطرات و زندگینامهها در جریان وقایع آن هستند و در واقع با این مقوله بیگانه نیستند.
علی داوودی نیز شاعری است که ابتدا دو ویژگی و رسالت را برای شعر برمیشمارد و میگوید: انتقال آگاهی و امکان ثبت وقایع تاریخی و همچنین بیان عاطفه و اندیشه و تحلیل و نقد و بررسی که این دو ویژگی در شعر شاعران جوان برجستهتر مینماید.
او ادامه میدهد: شاعران جوان تجربهها و امکانات متفاوت و متعددی نسبت به نسل پیش از خود دارند از قبیل منابع مختلف، همایشها، جشنوارهها و کتب منتشر شده که در یکی دو دهه گذشته به این حجم نبوده است.
ادبیات، آیینه تمامنما
داوودی با این گفته به نقش شاعران جوان در شعر دفاع مقدس اشاره کرده و آن را با اهمیت میخواند و میافزاید: انقلاب و به دنبال آن جنگ، رویداد بزرگی است که در تاریخ معاصرمان اتفاق افتاده و انتقال این رویداد رسالتی است که به دوش همه هنرمندان بویژه شاعران است؛ چراکه میگویند شعر آیینه تمامنمای یک فرهنگ است. از این منظر نقش شاعران بویژه شاعران جدید که بعد از 2 دهه از پایان جنگ همچنان در این زمینه کار میکنند، نقش کمی نیست.
محسن خاتمی شاعر جوان برگزیده استان تهران در دومین جشنواره شعر فجر هم با اشاره به این که هر ادبیاتی که مخاطب را برای دفاع از ارزشهای انسانی تهییج کند، ادبیات پایداری نام دارد و میگوید: ادبیات پایداری به هیچ وجه تاریخ انقضا ندارد و همه نسلها میتوانند شاعر ادبیات پایداری باشند.
او میافزاید: ادبیات جنگ نیز اگر برای مبارزه به نفع ارزشها باشد، مثل دفاع مقدس ما، نمونه و نماد عالی از همین ادبیات پایداری میتواند باشد و هر کسی که به آن ارزشها اعتقاد داشته باشد میتواند ابعاد آن جنگ را به شعر دربیاورد.
خاتمی تاکید میکند: امروز هم شاهدیم که در نسل جوان نمونههای درخشانی از شاعران پایداری و حتی دفاع مقدس روییدهاند.
عباس محمدی هم که یکی از برگزیدگان شعر دفاع مقدس است، در این باره میگوید: برخی از شاعران جوان در این زمینه خوب عمل کردند، ولی بیشتر دوستان جوان تاثیرپذیر بودند و با یک سری واژههای محدود و از پیش تعیین شده سرودههایی داشتند، اگرچه هستند جوانانی که غزلهایی سرودند که به عنوان پیشرو و الگو شناخته شدند.
پژوهش در کنار آفرینش
اما هاشم کرونی شاعر شیرازی و برگزیده شعر دفاع مقدس، پاسخ به این سوال را نیازمند یک پژوهش جامع و جدی میداند و میگوید: تا زمانی که این پژوهش جامع انجام نشود سهم نسلهای مختلف را در پیشبرد جریان شعر دفاع مقدس نمیتوان مشخص کرد.
او ادامه میدهد: با این همه مشخص است که نسل نو تجربههای قابل تاملی در عرصه شعر دفاع مقدس دارد.
هاشم کرونی میافزاید: انبوه جشنوارهها و کنگرهها نیز در این زمینه بیتاثیر نبودهاند چراکه سبب شدهاند تقریبا اکثریت قریب به اتفاق شاعران جشنواره رو حداقل یکی دو شعر در این زمینه بسرایند.
مژگان عباسلو، شاعر و برنده جایزه پروین اعتصامی اما علاقه و حضور جوانان شاعر را در این عرصه نسبت به شاعران 2 دهه گذشته کمتر دانسته و عواملی همچون ندیدن جنگ، عدم جذب جوانهای شاعر و کمبها دادن به این موضوع توسط متولیان امر مثل سوت و کور برگزار شدن کنگرهها و شبهای شعر دفاع مقدس، عدم اختصاص برنامههای مدون در رسانههای جمعی و عدم تشویق شاعران جوانی که در این عرصه خوش درخشیدهاند را مسبب آن میداند.
البته عباسلو به وجود برخی شاعران خوب نیز در این زمینه اشاره کرده و میگوید: من به شخصه شاعران بسیار خوبی را در همین نسل دیدهام که با وجود ندیدن جنگ و نبودن در جبهههای نبرد، چنان تاثیرگذار از دفاع مقدس حرف زدهاند که جان و دل را میلرزاند.
او به مثالهایی هم در این رابطه اشاره میکند و میگوید: مثلا خانم پروانه نجاتی که الحق تمام غزلهایش وصف حال جانبازان و فرزندان شهدا و زنان ایثارگر خانوادههای این عزیزان است یا میلاد عرفان پور که رباعیهای بسیار خوبی در این زمینه سروده است و دوستان شاعر دیگر که گهگاه گریزهای خوبی به این وادی زدهاند، مانند مهدی فرجی، امید مهدی نژاد و... .
گونهای جدید در ژانر جنگ
نرگس رجایی، شاعر و روزنامهنگار اما دید کاملا متفاوتی در این زمینه دارد. او معتقد است فضای شعری که نسل جواندرگیر آن است فضای بعد از جنگ است که در حوزه شعر دفاع مقدس ارزیابی نمیشود، اما عدهای اصرار دارند هر شعری که کلمه جنگ در آن به کار رفته را به عنوان شعر جنگ تلقی کنند که این مشکل خودشان است.
رجایی که اعتقاد به گونهای جدید از شعر در ژانر جنگ و دفاع مقدس دارد، میگوید: بین شاعران نسل جوان که سراغ چنین سوژهای میروند با شاعرانی که به عنوان شاعران دفاع مقدس شناخته میشوند (یعنی شاعرانی که آن روزها را درک کردهاند) یک مرزبندی جدی است که باید با این مرزبندی فضاها را تفکیک کنیم.
انتقاد، وجه بارز شعر شاعران جوان
نرگس رجایی یکی از ویژگیهای شعر نسل جوان را ضد جنگ بودن آن میداند و میگوید: نباید توقع داشته باشیم نسلی که ارزشهای دفاع مقدس را از نزدیک ندیده و درک نکرده حالا درباره آن روزها به صورت بارز و آشکار مدیحهسرایی کند.
او که به جنگ به شکل یک پدیده نامطلوب و خانمان برانداز نگاه میکند، علت انتقادی بودن بیشتر شعرهای امروز را همین امر میداند و اضافه میکند: البته این به این معنا نیست که این نسل رشادتها و فداکاریهای یک عده را نادیده بگیرد.
رجایی میافزاید: آنچه بر شعر جوان ما تاثیر میگذارد محیط پیرامون آنهاست، یعنی فضایی که امروز در جامعه شکل گرفته است. اگر جنبه انتقادی شعرها بیشتر است باید ریشه آن را در محیط پیرامونمان جستجو کنیم. او معتقد است که آسیبشناسی جدی در این زمینه ضروری است تا روشن شود چرا شعر جوانان امروز بیشتر رویکرد انتقادی دارد.
علی داوودی اما در این باره عقیده دارد که این نسل آزادی عمل بیشتری دارد و راحتتر میتواند به این موضوع بپردازد چون خیلی از قید و بندهای گذشته را ندارد؛ قید و بندهایی که به دلیل درگیر بودن با جنگ در گذشته وجود داشت و به مصلحت شرایط نمیشد آنها را طرح کرد موضوعاتی مثل ویرانیها و آثار و پیامدهای بد و زشت جنگ که امروز چه در سینما و چه در ادبیات تا حدودی شاهد طرح آنها هستیم.
مقایسه 2 نسل
داوودی به ویژگیهای شعری شاعران نسل اول و مقایسه آن با شعر شاعران جوان پرداخته و میگوید: دوران جنگ شعرها از وجهی حماسی برخوردار بود و بُعد عرفانی و عاشقانه جنگ برجسته تر بود و شاعران سعی شان بر این بود که در تحقیر دشمن و تکریم دوست سخن گفته و شعر بسرایند اما هر چه از جنگ فاصله میگیریم مسائل اجتماعی و دغدغههای روزمره بیشتر وارد شعر شاعران میشود. او ادامه میدهد: مسائلی مثل حسرت و دلتنگیها و مشکلات فرزندان شهدا و بازگویی آنها مانند بازگویی مشکلات فرزندان شهدا در مدارس، جامعه و بحثهایی از این قبیل که چرا مثلا به جنگ ادامه دادیم و... همه این چراها در شعر شاعر جوان امروز دیده میشود.
محتوا و ساختار
انسیه موسویان هم ویژگیهای شعر شاعران جوان را از 2 جنبه محتوایی و ساختاری بررسی کرده و درباره جنبه محتوایی این آثار میگوید: نسلی که در جنگ حضور نداشته در شعرش به لحاظ محتوایی و مضمونی به حوادث پس از جنگ میپردازد و شاید این نگاهی سطحینگر باشد که بخواهیم شعر جنگ را فقط در توپ و تانک و... خلاصه کنیم. شاعران جوان ما از ابعاد دیگری به این مقوله نگریستند مثلا در شعر این نسل جوان یک جور رویکرد عارفانه و رمانتیک را میتوان دید. وقتی شاعر از زبان همسر یا فرزند شهید سخن میگوید در واقع این همان رویکرد رمانتیک و عاشقانه است.
او در ادامه میافزاید: برخلاف شعر نسل اول که در بحبوحه جنگ حضور داشتند و شرایط آن زمان بیشتر ایجاب میکرد شعرشان بیشتر جنبه تبلیغی و تهییجی داشته باشد. این شرایط خواه ناخواه شعر را به سمت مستقیمگویی و شعاری شدن سوق میداد که این ویژگی در شعر نسل جوان وجود ندارد.
او در تشریح این دیدگاهش هم میگوید: شاعر جوان این دوره عمیقتر و گستردهتر میبیند و از آن نگاه آرمانگرایانه و یک سویه که فقط به تقدیس جنگ به عنوان یک نوع دفاع مقدس میپرداخت فاصله میگیرد و در واقع نگاهش به پدیده جنگ یک نگاه جهان شمول به معنای عامش میشود که این باعث میشود گاهی در سرودههایشان به یک بیان ضد جنگ برسند که این نگاه ضد جنگ را در رمانها و داستانهای این دوره هم تا حدودی شاهد هستیم.
او به شعری از قیصر امینپور اشاره میکند و میگوید: ما در آثار شاعران دیگری مثل قیصر امینپور هم این ماجرا را تا حدودی میبینیم که با فاصله گرفتن از جنگ در کتاب آخرش یک رویکرد کاملا متفاوت دارد: شهیدی که بر خاک میخفت/ سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت/ دو سه حرف بر سنگ/ به امید پیروزی واقعی/ نه در جنگ که بر جنگ
موسویان درباره جنبه شکلی و ساختاری آثار این نسل میگوید: شعر نسل جوان به جوهره شعری نزدیکتر میشود و در پرداخت به فرم و ساختار موفقتر است مثلا در کنار شعرهایی که در قالبهای کهن مثل غزل مثنوی و رباعی سروده میشود شعرهایی در قالبهای سپید و آزاد هم میبینیم که آثار موفقی هستند.
کنگرهها؛ فرصت و آفت شعر جوان
محسن خاتمی هم با اشاره به حال و هوای دوران جنگ و دوران پس از آن و ویژگیهای این دوران، مهمترین ویژگی این دوران را کنگرهای شدن و جایزهدار شدن شعرهای دفاع مقدس میداند و میگوید: این که میگویند شاعران جوانجنگ را ندیدهاند شاید برای 8 سال جنگ درست باشد اما همه شاعران جوان بازماندگان و خاطرات جنگ را دیدهاند، همه ما همسران شهدا را دیدهایم، جانبازان شیمیایی و تشییع شهدا را هم، حتی در همین سالهای اخیر.
خاتمی اگر چه شعر شاعر جوان امروز را خالی از ریا نمیداند، اما به نمونههای خوبی از شعر شاعران جوان مانند علی محمد مودب یا میلاد عرفانپور اشاره میکند و میگوید: اگر کف روی این دریا را بگیریم، آب شفاف و زلالی زیر آن کف وجود دارد یعنی اینکه در نسل شاعران جوان هم نمونههای عالی و درخشانی از شعر دفاع مقدس وجود دارد که این نمونهها اگرچه از نظر کیفی نسبت به نسل پیش از خود وضعیت بهتری دارند، اما از نظر کمی تعدادشان کمتر است، چه تعداد شعرهایی که گفتند و چه تعداد خود شاعران.
خاتمی کنگرهای شدن شعر این دوران را هم فرصت میداند و هم آفت. فرصت از این جهت که این کنگرهها و عرصهها میتوانند میدان رشد و بروز استعدادها و آفت به سبب ایجاد جریانسازی غیرطبیعی. خاتمی در این باره میگوید: برخی از آثار کنگرهای به گونهای است که مشخص است شاعر در آن فقط به پیکربندی شعر خود اندیشیده است و روحی در آثار نیست.
زیباییها و زشتیها در کنار هم
از سوی دیگر کرونی هم نداشتن تجربههای دست اول از جنگ را برای شاعران جوان فرصت و تهدید توامان میداند و میگوید: از سویی تجربههای دست دوم و نگریستن به جنگ از زاویه خاطرات این و آن ممکن است سبب شود محصول کار اصالت لازم را نداشته باشد و در عین حال این مساله میتواند یک فرصت باشد چراکه این نسل تعلقات و دلبستگیهای شخصی نسل دوران جنگ را ندارد و بنابراین میتواند همه وجوه جنگ اعم از زیباییها و زشتیهای آن را در آثار خویش بازنمایی کند. مسالهای که در آثار نسل پیش جدی گرفته نشد.
کرونی البته نگاه انتقادی در شعر جوانها را مربوط به طیف خاصی میداند و میگوید: توجه به شعر جنگ هم در بین شاعران معتقد به آرمانهای انقلاب و هم در بین سایر طیفها به چشم میخورد که در بین سایر طیفها توجه به ادبیات ضد جنگ و تمرکز بر سیاهیها و زشتیهای جنگ در اولویت قرار دارد و شاعران جوان نزدیک به طیف انقلاب زیباییهای دفاع را مد نظر قرار میدهند.
عباس محمدی که به تازگی مجموعهای از رباعیهای دفاع مقدس را جمعآوری و منتشر کرده است به تاثیرپذیری جوانان شاعر از سرودههای دوران جنگ اشاره کرده و میگوید: خیلی از سرودههای دوران جنگ روایت جغرافیایی داشتند مثلا اسم مکانی در آنها آمده بود که الان هم در شعر جوانها دیده میشود یا نشانها و کدهایی مثل کبوتر و چفیه که هنوز هم در شعر جوانان دیده میشود و نمیتوان این تاثیرپذیری را انکار کرد.
فاطمه مرادزاده
تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان