کم نیستند پدر و مادرهایی که از دست پرخاشگری های نوجوانان شان به ستوه آمده اند. بعضی از نوجوانان مسئولیت پذیری را درست آموزش نمی بینند و البته والدین متهم ردیف اول هستند. آنان شاهدند که فرزندان شان روز به روز پرخاشگرتر می شوند. آنان نگران کیفیت تربیت دانش آموزانند. آنان به کم شدن حس احترام در اغلب بچه ها گواهی می دهند و نگران آینده هستند. همه هم عقیده اند که باید بچه هایی مسئول و متعهد بار بیاوریم. این تنها راهی است که می توانیم درباره آینده اجتماع خود اطمینان حاصل کنیم. متأسفانه انضباط معمول امروزی این تکلیف را به طور کامل به انجام نمی رساند و درحقیقت موجب می شود بچه ها حسابگر شوند و حرف شنوی نکنند. والدین و مربی ها مجبورند با بچه ها معامله کنند و با تهدید به مجازات فقط در مورد کارهای عادی، آنان را به فرمانبرداری وادارند. ولی با این روش مدت زیادی طول نمی کشد که بزرگ ترها از کوره درمی روند و سرتسلیم فرود می آورند. دیسیپلین و انضباط به معنای تنبیه نیست، منظور بیشتر مردم از کلمه دیسیپلین، تنبیه است در صورتی که تنبیه بخش کوچکی از دیسیپلین و انضباط است نه همه آن. کلمه دیسیپلین به معنای تعلیم و تعلم است و منظور اصلی عبارت است از آموزش قوانین و مقررات رفتاری به کودکان، یعنی آن چه جامعه و سایر مردم از آن انتظار دارند و برمبنای آن بزرگ می شوند تا افرادی سازنده در اجتماع شده و در زندگی شخصی نیز به وظایف خود عمل کنند.
کم نیستند پدر و مادرهایی که از دست پرخاشگری های نوجوانان شان به ستوه آمده اند. بعضی از نوجوانان مسئولیت پذیری را درست آموزش نمی بینند و البته والدین متهم ردیف اول هستند. آنان شاهدند که فرزندان شان روز به روز پرخاشگرتر می شوند. آنان نگران کیفیت تربیت دانش آموزانند. آنان به کم شدن حس احترام در اغلب بچه ها گواهی می دهند و نگران آینده هستند. همه هم عقیده اند که باید بچه هایی مسئول و متعهد بار بیاوریم. این تنها راهی است که می توانیم درباره آینده اجتماع خود اطمینان حاصل کنیم. متأسفانه انضباط معمول امروزی این تکلیف را به طور کامل به انجام نمی رساند و درحقیقت موجب می شود بچه ها حسابگر شوند و حرف شنوی نکنند. والدین و مربی ها مجبورند با بچه ها معامله کنند و با تهدید به مجازات فقط در مورد کارهای عادی، آنان را به فرمانبرداری وادارند. ولی با این روش مدت زیادی طول نمی کشد که بزرگ ترها از کوره درمی روند و سرتسلیم فرود می آورند. دیسیپلین و انضباط به معنای تنبیه نیست، منظور بیشتر مردم از کلمه دیسیپلین، تنبیه است در صورتی که تنبیه بخش کوچکی از دیسیپلین و انضباط است نه همه آن. کلمه دیسیپلین به معنای تعلیم و تعلم است و منظور اصلی عبارت است از آموزش قوانین و مقررات رفتاری به کودکان، یعنی آن چه جامعه و سایر مردم از آن انتظار دارند و برمبنای آن بزرگ می شوند تا افرادی سازنده در اجتماع شده و در زندگی شخصی نیز به وظایف خود عمل کنند.
نوجوان مسئول جوانی موفقی دارد
فرزندان منضبط می توانند در این راه به تعادلی مطلوب و متعادل دست یابند. عامل اصلی نظم و انضباط خوب بزرگ شدن و پرورش کودک در خانواده ای مهربان و بامحبت است که او را دوست بدارند و او هم متقابلا آنان را دوست بدارد. در زمان های گذشته تصور می کردند که کتک زدن برای ایجاد ادب و رفتار درست در کودکان لازم است و از این رو بیشتر کودکان کتک می خوردند ولی در قرن بیستم با انجام مطالعات و بررسی ها، متخصصان درکشورهای مختلف فهمیدند که کودکان بدون تنبیه بدنی یا هر نوع تنبیهی می توانند خوش رفتار، مشارکت پذیر، مودب و با نزاکت باشند. به طور کلی فرزندان زمان بسیاری را برای مشاهده رفتار والدین و الگوبرداری از آنان صرف می کنند. هنگامی که والدین با اشتیاق، تعهد و قاطعیت معقولی به وظایف خویش رومی آورند کودکان تمایل پیدا می کنند که خود را با این جنبه از منش آنان وفق دهند. الگوی مسئولیت پذیری زمانی برای والدین اهمیتی ویژه پیدا می کند که آنان به طور مستقیم با نوجوانان رویارو شوند زیرا آن ها در این واکنش های متقابل نکات بسیاری درمورد نظم و انضباط و مسئولیت فرامی گیرند. نوجوانان وقتی می بینند وظایفی را اجرا می کنند که انجام آن دشوار یا خوشایند است، مسئولیت پذیری را می آموزند. بسیاری از والدین می پرسند که«از چه زمانی می توان نظم و انضباط را به کودک یاد داد» پاسخ این است که: «هر چه زودتر، بهتر» یادگیری اولیه نظم و انضباط ازطریق بازی صورت می گیرد. والدین می توانند برای آنان برنامه هایی ترتیب دهند تا از طریق آن ها به تدریج نگرش ها و عادات لازم در مورد انتظارات در وی به وجود آید.از همان زمانی که کودک نوپا، جستجو، دستکاری چیزهای مختلف و درک جملات ساده را شروع می کند می توان او را به جمع کردن اسباب بازی ها، رفتار درست با حیوانات خانگی، مراقبت ساده از اتاق خود و کمک کردن به پدر و مادر در انجام کارهایشان ترغیب کرد.
کمک کنیم جوانان اعتماد کنند
نوجوانان هم بسیار مشتاقند که مهارت های خود را با انجام کارهایی که تحسین والدین را دربردارد ابراز دارند و از رفتار بزرگ ترها تقلید کنند. والدین باید بپذیرند که صلاحیت، حس تشخیص هدف ها و توانایی به انجام رساندن کارها در آن ها محدود است. کسی که در شستن ظرف ها کمک می کند ممکن است بیش از تمیز کردن ظروف ریخت و پاش کند اما چه بسا که با این کار به تجربه هایی درمورد ظرف شستن دست یابد. هر فعالیتی که برای نوجوان سرگرم کننده تر و رضایت پخش تر باشد، بیشتر آن را ادامه می دهند. علایق نوجوانان کاملا به آسانی منحرف می شود و توجه آنان مدت زیادی بر یک چیز متمرکز نمی ماند. آن ها تمایل دارند که جواب منفی بدهند حتی اگر مدتی درحال کمک به انجام کارهای عادی روزانه باشند ممکن است که بگویند دیگر کار نمی کنند. دراین گونه موارد والدین می توانند با کمی ناز و نوازش دوباره آنان را بر سرکار برگردانند یا می توانند فعالیت دیگری را به آنان پیشنهاد کنند. در برقراری نظم و تعیین قوانین انضباطی حتما باید مراحل رشد فرزند، توانایی های جسمانی، روانی و نیازهای او در نظر گرفته شود. بهترین راه برای آموزش نظم و انضباط به جوان این است که کاری کنیم تا آن ها به محیط اطراف و اطرافیان اعتماد کنند و در صورت سر زدن اشتباه، والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند. آموزش نظم و انضباط مستلزم هدایت کنجکاوی آن ها به مقولات قابل قبول است. باید تأثیر کار آن ها را روی دیگران بر ایشان توضیح دهید و برای بد رفتاری هایشان پیامدهای طبیعی و منطقی درنظر بگیرید. برای نظم آموزی به فرزندتان باید خویشتنداری و کنترل خود را به آن ها آموزش دهید و هرگز کاری را که یک کودک خودش می تواند انجام دهد برایش انجام ندهید. اگر والدین از ابتدای زندگی فرصت هایی برای مشارکت کودک در کارها فراهم سازند احتمال بسیار دارد که وی در آینده فردی مسئول بار آید.
راه کارهای عملی برای برطرف کردن برخی مشکلات نوجوانان:
جر و بحث کردن درسر میز غذا: از فرزندتان بخواهید که بشقابش را بردارد و غذایش را در اتاق دیگری بخورد.
فراموش کردن کلید خانه یا فراموش کردن بردن ناهار به مدرسه: آن ها را برایش به مدرسه نبرید اجازه دهید بدون کلید یا غذا بماند تا سعی کند دیگر فراموش نکند.
بحث و دعوای فرزندان: در نظر داشته باشید فرزندان تان در این گونه جنجال ها همدیگر را نخواهند کشت بنابر این تا زمانی که اختلاف خود را حل نکرده اند اتاق یا خانه را ترک کنید، حتی اگر لازم باشد خود را در اتاق حبس کنید. معمولا فرزندان می خواهند که شما را به دعوای خود بکشانند تا مشکل را حل کنید اما حل و فصل نزاع فرزندان به گونه ای منصفانه معمولا سخت و دشوار است و دخالت در دعوای آن ها موجب می شود که یک طرف را دوست و دیگری را دشمن خود بسازید.
خرج کردن پول تو جیبی از روی هوس یا خرج کردن قبل از موعد مقرر: از قرض دادن به فرزندتان خودداری کنید و اگر پول بیشتری می خواهد وظایف خاصی را به او واگذار کنید. هدف از آن چه تاکنون گفته شد این است که والدین به این موضوع پی ببرند که نباید حرف زد، بلکه باید عمل کرد. همین نکته است که تاثیرشگفت انگیزی در تربیت فرزند ایجاد می کند. زیرا به این طریق او متوجه می شود که رفتارهای ناشایست وی، پیامد های معینی به دنبال دارد. داد و فریاد یا نصیحت خشک و خالی نتیجه چندانی در برندارد. اما با استفاده از ابتکار و ذکاوت خود، می توانید بسیاری از رفتارهایی را که می خواهید در فرزندتان تغییر دهید، اصلاح کنید، بدین ترتیب با کمترین هزینه، به اهداف خود دست می یابید. توجه داشته باشید که باید همان گونه که گفته شد، عمل کنید. شما با سختگیری و پست و حقیر شمردن فرزند خود هیچ لطفی درحق ا و نمی کنید، بلکه برعکس، با این کار فقط به او یاد می دهید که فردی متنفر از خود و بدون انضباط باشد. لطف و محبت واقعی به فرزندان تان این است که قاطعانه نتایج و پیامدهای رفتارهایش را به او نشان دهید.
منبع: روزنامه کیهان